درحال ‌حاضر ایران مقام نخست معدن و ذخایر معدنی در منطقه غرب آسیا را به خود اختصاص داده اما با وجود تمام ظرفیت‌های موجود پیشرفت قابل ‌ملاحظه‌ای در حوزه معدن و صنایع معدنی نداشته درحالی که با چنین ذخایر و معادنی این بخش از تولید باید بتواند در حوزه اقتصاد هم جایگاه مناسبی پیدا کند و در منطقه حرفی برای گفتن داشته باشد ولی هنوز چنین نتایجی حاصل نشده است.

با وجود اینکه گردش مالی فروش مواد معدنی حدود 850 میلیارد دلار در سال است اما از این گردش مالی در بهترین شرایط کمتر از 10میلیارد دلار نصیب کشور می‌شود که رقم مناسبی برای این میزان ذخایر معدنی نیست. 


در مورد اینکه چه مشکلاتی باعث شده در جایگاه واقعی خود قرار نگیریم باید گفت که در کشورهای دیگر متوسط عمق اکتشافات 900متر است، این درحالی است که در کشور ما متوسط عمق اکتشافات به 150 متر می‌رسد و این فاصله زیاد نشان می‌دهد هنوز باید فعالیت‌های زیادی در حوزه اکتشاف معدن انجام دهیم تا حداقل به یک حد متوسط دست پیدا کنیم. آنچه که باعث می‌شود ما درحوزه اکتشاف و استخراج با سایر کشورها فاصله زیادی داشته باشیم این است که در کشور هنوز مشکلات فناوری، مدیریت و برنامه‌ریزی وجود دارد. یعنی علاوه بر فناوری‌های نوین، باید از مدیران کارآزموده با برنامه‌های مدون در معادن استفاده شود زیرا این 3مورد حلقه‌های یک زنجیر هستند که باید به هم پیوسته باشند.

از سوی دیگر هنوز معادن بکر و کشف نشده فراوانی در کشور وجود دارد که باید اکتشافات گسترده‌ای در این مناطق انجام شود زیرا هنوز پایه اصلی اکتشافات مربوط به اکتشافاتی است که در دهه 40بوسیله روس‌ها در کشور انجام شده و دیگر پس از آن اکتشافات گسترده‌ای انجام نشده درحالی که معادن و مناطق زیادی برای کار در این زمینه وجود دارد.

با این وجود باید بگویم که ایران نسبت به کشورهای همسایه اطراف خود از معادن و ذخایر خوبی برخوردار است. ترکیه، کشورهای حاشیه خلیج‌ فارس و عربستان کشورهای معدنی محسوب نمی‌شوند ولی در ترکیه میزان تولید فولاد 34 میلیون تن است و 70درصد مواد اولیه مورد نیاز خود را از آهن قراضه تهیه می‌کند و 30درصد دیگر را هم سنگ‌آهن وارد می‌کند. ترکیه فقط در زغال‌سنگ حرفی برای گفتن دارد، اما با این حال از تمام امکانات برای پیشبرد کشورشان استفاده می‌کنند و با هر مشکلی عقب نمی‌نشینند. ایران در غرب آسیا تنها کشور دارای ذخایر معدنی غنی است و در افغانستان هم منابع خوبی وجود دارد اما کشورهای دیگر برای اینکه وارد بازار افغانستان شوند باید از ایران عبور کنند زیرا افغانستان به دریای آزاد راه ندارد و بهترین مسیر عبور، آب‌های خلیج‌فارس است. از سوی دیگر عربستان هم واردکننده سنگ‌آهن است بنابراین می‌توان گفت ایران سرزمینی با موقعیت استراتژیکی خاص برگرفته از مواد معدنی غنی و موقعیت ترانزیتی ویژه، می‌تواند وضعیت اقتصادی بسیار بهتری داشته باشد.

همچنین حدود 40هزار دانش آموخته رشته معدن و زمین‌شناسی در کشور وجود دارد که این موضوع ظرفیت بزرگی برای گسترش بخش معدن محسوب می‌شود. اینکه چطور مشکلات این بخش حل می شود به چند عامل بستگی دارد ؛ اول اینکه با فناوری‌های جدید می‌توان مشکلات موجود در بخش استخراج را رفع کرد اما باید در قوانین معدنی تجدید نظرهای انجام شده و مشکلات مدیریتی هم تا حد امکان برطرف شود تا در این حوزه با چالش‌های کمتری روبه‌رو شویم. بنابراین بخش معدن نیازمند ثبات در بخش انرژی، سرمایه‌گذاری و قوانین است زیرا همین ثبات باعث جذب سرمایه‌گذاران در این حوزه می‌شود در واقع بدون سرمایه‌های کلان نمی‌توان بخش معدن را رونق بخشید به ویژه اگر بتوانیم از وجود سرمایه‌گذاران خارجی استفاده کنیم و سرمایه خارجی علاوه بر نقدینگی ، تکنولوژی و مدیریت هم با خود به همراه دارد که به اعتقاد بنده اهمیت ورود تکنولوژی و مدیریت بیش از نقدینگی است که وارد کشور می شود.